به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کتاب «درآمدی به تاریخ فلسفه اسلامی»، تألیف نصرالله حکمت، استاد فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه شهید بهشتی به همت انتشارات الهام به چاپ دوم رسید.
در ادامه بخشهایی از این کتاب را با هم میخوانیم:
«کندی و اثولوجیا»
ج. اکنون مسئلهٔ بسیار مهمّ- که خود مشتمل بر چندین مسئله است- این است که این اثر-که امروز به خصوص در تحقیقات غربیان به نام افلوطین ثبت شده- ارتباطش با افلوطین چگونه است؟ مراد از این پرسش این است که آیا این اثر خلاصهای از انئادهای افلوطین است؟ یا خلاصهای از بخشهایی از انئادها است؟ یا توسّط یکی از شاگردان افلوطین-مثلاً- فرفوریوس با صبغهٔ افلوطینی نگاشته شده است؟. اگر این اثر، اثری کاملاً افلوطینی است، دیدگاههای اسلامی که بر کلّ این اثر سایه افکنده و صورتِ تفکّر اسلامی به آن داده- و پس از این دربارهاش سخن خواهیم گفت- چگونه وارد آن شده و چه کسی آن را وارد کرده است؟، و آیا با این صورت و ساختاری که مشتمل بر موادّی از تفکّر افلوطینی است، میتوان همچنان آن را اثری از افلوطین به حساب آورد؟.
این دسته از سوالات، قابل بحث و بررسی، و تا اندازهای پاسخپذیر است. زیرا متن اثر موجود است؛ انئادها نیز موجود است و افزودههایِ به تفکّر افلوطین-که به اعتقاد نگارنده، اثر را از صورت فلسفهٔ افلوطین خارج کرده- نیز معلوم است و میتوان به نتایج خوبی دست یافت. نکتهٔ قابل ذکر در اینجا و پیش از پرداختن به مسئلهٔ بعدی که نقش کندی است، این است که لازم بدانیم که ما متن اصلی را، که اثولوجیا از آن، به عربی ترجمه شده، در اختیار نداریم؛ یعنی مائیم و اثولوجیا و انئادها؛ و متن واسطهای که به عربی ترجمه شده، مفقود است. بدین ترتیب ناگزیریم این دو متن را با یکدیگر مقایسه کنیم، و چنانچه اغراضِ از پیش تعیین شدهای نداشته باشیم، توانایی آن را داریم که این غائلهای را که پژوهشگران غربی و عرب به پا کردهاند دالّ بر این که «اثولوجیا صورت تفکّر نوافلاطونی دارد و فلسفهٔ اسلامی تحت تأثیر کامل اثولوجیا است، پس فلسفهٔ اسلامی فلسفهای نوافلاطونی است»، به سهولت ختم کنیم؛ چرا که صغرای این قیاس نادرست است و نتیجهاش مخدوش.
در نهایت تأسّف باید گفت که مطالعات و تحقیقات انجام گرفته در چند دههٔ اخیر دربارهٔ اثولوجیا و مقایسهٔ آن با انئادها، توسّط محقّقان غیرایرانی بوده و همهٔ احکام صادره، در چارچوب پارادایم حاضر، و تابع اغراضِ معیّن است و در نتیجه، این احکام- گرچه از مقوّمات وضعیّت موجود تاریخ فلسفهٔ اسلامی است- برای وضعیّت مطلوبِ آن فاقد اعتبار است.(صص ۱۰۶-۱۰۷)
۲. مسئله دوم، نقش کندی در تکوّن اثولوجیا است. در این که یعقوب بناسحاق کندی نخستین فیلسوف مسلمان، در پیدایی این اثر نقش داشته، هیچکس تردید نکرده است. همهٔ سخن در این است که نقش او چه چیز و چه اندازه است؟. این مسئله که پاسخ آن بسیار مهمّ و تعیینکننده است، در میان مسائل مربوط به اثولوجیا یکی از مسائلی است که غربیها به طور جدّی به آن نپرداختهاند، چرا که به اعتقاد نگارنده پاسخ آن برای آنان خوشایند نیست و با اهدافشان انطباق ندارد؛ از این سو برای تعیین تکلیف فلسفهٔ اسلامی، نگارش تاریخ آن ضرورت حیاتی دارد امّا تاکنون در تحقیقات ایرانی جایگاهی نداشته است.
آخرین تحقیقی که در مورد اثولوجیا و در ضمن آن دربارهٔ نقش کندی در این اثر، توسّط محقّقان غربی انجام یافته، اثری است به نام:
The Arabic Plotinus (A Philosophical Study of The Theology of Aristotle) by: Peter Adamson
افلوطین عربی (تحقیقی فلسفی در باب اثولوجیای ارسطو) نوشتهٔ: پیتر آدامسن؛ که در سال ۲۰۰۲ به چاپ رسیده است.
نگارنده خلاصهای از فصول پنج گانهٔ این کتاب، و نقدِ اجمالی مباحث مطرح شده در آنها را در فصل سوم از کتاب گزارشی کوتاه از فرصت مطالعاتی آورده است. برای روشن شدنِ مبحث حاضر، یعنی سوالات قابل طرح دربارهٔ نقش کندی در اثولوجیا و همچنین پاسخ اجمالی آنها، به کتاب مذکور مراجعه کنید .(۱)
نویسندهٔ کتاب افلوطین عربی (۲) با این که در مواردی از اثر خود، به طور ضمنی به نقش برجستهٔ کندی در اثولوجیا اذعان دارد و طبیعت این متن را تفسیری (Paraphrastic) میداند و نه ترجمهٔ صرف، امّا اصرار دارد که این اثر، صورت و ساختاری افلوطینی داشته باشد.
تا این جایِ مطالعات نگارنده دربارهٔ اثولوجیا و نقش کندی در تکوّن آن- و البته این مطالعات همچنان ادامه دارد-، حاصلش این است که: این فیلسوف مسلمان (کندی) با هوشمندی تمام، از آرا و افکار و اقوال فیلسوفی یونانی استفاده کرده و آنها را در جهت نخستین گامها برای تأسیس فلسفهای به کار برده که اساساً خطّ مشی این فلسفه با خطّ مشی فلسفهٔ یونانی متفاوت است. در این خطّ مشی فلسفی نوین، تقدّم منطقی و تقدّم زمانی امور معقول و مباحث فلسفی صرف، تقدّمی انسانی و تاریخی تلقّی شده است که باید نهایتاً در پرتو «ایمان به غیب» قرائت شود تا به برگ و بار بنشیند؛ و بدین گونه است که این فیلسوف مسلمان، آگاهانه و با چشم باز تحت تأثیر اندیشههای فیلسوفی یونانی قرار دارد و میخواهد با هاضمهای قوی و نیرومند، معقولات و فلسفیّات را در جهت تحقّق تفکّری فرافلسفی قرار دهد.(صص ۱۰۷-۱۰۹)
در ادامهٔ مباحث، دربارهٔ نقش کندی بیشتر سخن خواهیم گفت.
(۱) ضمناً نگارنده بخش عمدهای از آن کتاب را ترجمه کرده و قصد آن دارد که انشاءالله، آن را تکمیل و همراه با نقد و بررسی به چاپ برساند. امیدوارم خدای متعال توفیق انجام این کار را عطا فرماید.
(۲) نامِ این کتاب نیز جای تأمّل دارد و نگارنده در گزارشی کوتاه از فرصت مطالعاتی، دربارهٔ آن بحث کرده است. ر. ک. صص ۱۴۳ و ۱۴۴.
نظر شما